سلام،
احتمالا در کسب و کار شما شرایطی پیش آماده است که مانده اید که اقدام به فعالیت های تبلیغاتی انجام دهید و یا نه! این تردید بیشتر برای نبود بودجه و یا نبود ایده و برنامه نیست بیشتر مربوط به شرابط حاکم بر جامعه و اکوسیستمی است که کسب و کار در آن فعال است به گونه ای که مدام با خود این سوال را میگویید که: نکند با رفتارهای تبلیغاتی معمول ضربه ای به برندم وارد شود!
و سوال اصلی اینجا مطرح میشود:
پس باید چه کنم؟
بودن یا نبودن برند مسئله این است!
در شرایطی که جو جامعه بگونه ای است که جامعه هدف یک کسب و کار در حالت تدافعی قرار گرفته است حال به هر دلیلی مانند رخدادهای ناگوار اجتماعی، از دست دادن چهره ای محبوب جامعه یا رخدادهای سیاسی که ذهن جمعی جامعه معطوف به آن است و اغلب بیشتر احساسات به سمت حزن و اندوه می رود و اغلب زمان آنها طولانی است قطعا باید استراتژی مناسبی در تبلیغات اتخاذ کرد تا فعالیت های تبلیغاتی به اصطلاح ضد برند نشوند.
از سویی اغلب کسب و کارها برای زنده ماندن و ایجاد ارتباط با مخاطبین هدف خود نیاز به تبلیغات دارد و از سوی دیگر هرگونه فعالیت مخاطب این برداشت را میکند که نظر، دیدگاه و احساساتش توسط برند مورد توجه قرار نگرفته است و این ضربه بزرگی به جایگاه کسب و کار در ذهن مخاطب میگذارد که جبران کردن آن بعضا غیر ممکن است و به تاوان از دست دادن مشتری و گاها جامعه بزرگی از مشتریان می شود البته گاهی موضوع به اینجا ختم نمیشود و دوراهی این میشود که شاید مخاطب از اقدامات تبلیغاتی من استقابل نکند مانند حضور در نمایشگاه، قطعا نمایشگاه یک رسانه تبلیغاتی پر هزینه ای است و اگر بازخورد خوبی نداشته باشد در بودجه اغلب کسب و کارها بسیار نمود میکند
حال اگر مخاطب هدف از این ایونت بازدید نکند؟ اگر مشتریانی که دلخواه برند هستند حضور پیدا نکنند چه؟ و … این سوال ها و صدها سوال دیگر از ذهن مدیرعامل، مدیر تبلیغات و مدیران بازاریابی در زمان تصمیم گیری پرسیده میشود.
برزخ تبلیغات
در این شرایط که من به آن میگویم: “برزخ تبلیغات” با توجه به اینکه موضوع جایگاه برند در ذهن مخاطب و بعضا جان برند و از سمتی دیگر هزینه ای وارد شده بر کسب و کار مطرح است بهتر است تمامی اقدامات و برنامه های تبلیغاتی پیش رو متوقف و حداقل برای یک بازه زمانی بلند مدت به عنوان مثال: سه ماه تمامی فعالیت ها بازنگری شود تا فرصتی شود برای تصمیم صحیح!
اولین قدم شرایط را مساعد کنید
تصمیم مدیر قطعا تصمیم خوبی نخواهد بود چون وی در مرکز تنش هاست و به احتمال خیلی زیاد تصیمات وی احساسی است و این بسیار خطر ناک است از این رو مناسب است با کمک نمایندگانی از جامعه این تصمیمات گرفته شود و این جامعه قطعا در خود سیستم بسیار مناسب خواهند بود
یک جلسه نیم الی یک ساعته که افراد مختلفی در جایگاه های مختلف در کسب و کار در حال فعالیت هستند بهمراه یکی الی دو مشتری دوست معجزه میکند افراد در این جلسه می بایست سمت های متنوعی داشته باشد از کارمندان جز تا مدیران رده بالا نهایتا 10 نفر و از آن ها دغدغه ها پرسیده شود به عنوان مثال:
– آیا موافقید به مناسبت پیش رو همچون گذشته هدیه ای ارسال شود؟
– اگر شما جای مشتری بودید و از طرف ما چنین هدیه ای را میگرفتید احساستان چیست؟
– بنظر شما برای نمایشگاه پیش رو کسی حضور پیدا میکند؟
و …
دومین قدم به برندتان سلام کنید
در این شرایط که تقریبا تمام فعالیت های تبلیغاتی متوقف شده است زمان مناسبی است که به برندتان سری بزنید اغلب در شرایط معمول استراتژی اصلی کسب و کارها توسعه برند و ارتقا درصد آگاهی از برند در جامعه مخاطب است که متاسفانه بیشتر مدیران رو به تبلیغات معمول می آورند ( حتما در فرصتی مناسب در این خصوص با شما صحبت خواهم کرد ) بگذریم …
در این شرایطی که تلاطم های تبلیغاتی فروکش کرده است و اغلب جامعه مخاطب خیلی راغب به دریافت اینگونه فعالیت ها از کسب و کارها نیستند و تبلیغات ابزار خوبی برای برند سازی نیست ( البته موقتا) بهتر است که به سراغ کسب و کارتان بروید و زیر ساخت های آن را تقویت و یا اگر بخش هایی وجود ندارند ایجاد و آماده کنید برای ورود به بازار
بعنوان مثال فرصت خوبی است به نیازهای مشتریان فکر کنید و سعی کنید پاسخ آنها را در کسب و کار ایجاد کنید، مثلا بخش خدمات مشتریان را فعال یا فعال تر کند، به سراغ سانترال تان بروید و متن صدایش را بروز کنید، بسته بندی محصولات را بررسی کنید و یا رسانه های چاپی را بروز کنید و توسعه دهید.
برزخ تبلیغات همیشگی نیست و قطعا با این استراتژی از فرصت ایجاد شده بهترین استفاده را خواهید کرد.
راستی می شود به توسعه فردی اعضای سیستم بپردازید دوره های حضوری و آنلاین را شرکت کنید و آماده باشید برای اینکه مشتریانتان به زود منتظر تبلیغات شما هستند.
سومین قدم حفظ ارتباطات
در ابتدای مقاله گفتم مشتریان و مخاطبین هدف در ذات خود دوست دارند که کسب و کار با آنها ارتباط برقرار کند اما همیشه برای ارتباط با او تبلیغات نیست
از تیم بازاریابی خود بخواهید لیستی از مشتریان نزدیک به برند ( وفادارها و راغب ها ) آماده کنند و تلفن را بردارید و با آنها تماس بگیرید یا جلسات حضوری دوستانه برگزار کنید .
لطفا به این موضوع دقت کنید که به هیچ عنوان پیام متنی ( نامه – اس ام اس – کامنت – ایمیل و… ) ارسال نکنید!
این شعار من است که از یکی دوستان یاد گرفتم ( که در فرصتی مناسب به آن خواهیم پرداخت):
لعنت به چت!
بنظر شما راهکارهای دیگر در برزخ تبلیغات چیست؟ آنها را زیر همین مقاله بیان کنید تا من و همه بازدیدکنندگان راه جدیدی بیابیم.
با احترام سعید فتوت
دی ماه 1401