حال خوش سازمان، حلقه گم شده ای است که اکثر کسب و کارها در پی آن هستند تا رشد مجموعه را رقم بزنند یا نمودار رو به افول سازمان را در بخش های بازاریابی، فروش و … را به سمت بالا ببرند !
در خیلی کسب و کارها همه چیز چیده شده است، مخاطب هدف شناسایی و به نیاز های او در سازمان پاسخ داده شده است، محصول در بلوغ کامل است و خدمات تعریف شده است، تیم های بازاریابی با مدیران و همکاران حرفه ایش بکار گرفته شده اند و مدیران برای تبلیغات بودجه هایی خوبی تعریف کرده اند
اما سیستم فروش موفقی ندارد، مشتریان در مرحله تست می مانند ، خرید دوم اتفاق نمی افتد و بعضا تیم فروش در همان مرحله نخست می ماند در واقع برند مرحله آگاهی ( Awareness ) و ترغیب را طی کرده است اما میزان نرخ تبدیل خیلی کم است و آن چیزی نیست که برآورد میشود
من با توجه به نوع فعالیتم این شرایط را بارها از نزدیک تجربه کرده ام و زمانی که کسب و کارهای موفق و آنهایی که هنوز با داشتن تمام زیرساخت های مدنظر که یک کسب و کار دارد را مقایسه میکنم میرسم به واژه ای بنام: ” حال خوش کسب و کار “
آنچه اغلب نمی شود در سازمان دید و به صورت فیزیکی لمس اش کرد اما بشدت در توسعه سازمان تاثیر گذار است حال خوش کسب و کار است، اتفاقی که مانند نفس مسیح بر کسب و کارها جان می بخشد، واحد های فروش را در برایر تمام پاسخ ها فدرتمند، تیم تولید را با انگیزه بیشتری به پیش میبرد، تیمهای تبلیغاتی را با انگیزه میکند و ایده هایی را خلق میکند که کاتالیزوری برای رسیدن کسب و کار به اهدافش می شود و قطعا انرژی میشود بی مانند که در روح و جان مخاطبان هدف می نشیند و کسب و کار را در ذهن آنها از یک نام عادی به برند تبدیل می کند ” حال خوش سازمان ” است!
راهکارهای ایجاد حال خوش سازمان
حال خوش سازمان، در کسب و کارهای کوچک مانند سوپر مارکت محلی و حتی کسب و کارهای خانگی صدق میکند، موضوعی که اگر به آن اهمیت داده شود با وجود همه آنچه در کتاب های برندینگ، بازاریابی و تبلیغاتی برای توسعه پیشرفت شغلی تعریف شده است نتیجه ای جز شکست یا خوش بینانه یک روزمرگی نخواهد بود!
در این کسب و کارها گویا همه برای هم زنده اند و این زنده بودن به کسب و کار جانی میدهد که نتیجه آن خلق برند می شود که برای مخاطب هدف احساس دارد و زمانی که مخاطب هدف این احساس را درک کند با او ارتباط برقرار میکند و این یعنی موفقیت
همیشه احساسی که مخاطب از محصول یا خدمت دریافت میکند ارزش بیشتری دارد نسبت به خود محصول!
اما من طبق تجربه ای که دارم این کسب و کارها ویژگی های زیر را دارند که در خروجی این حال خوش تاثیر گذار است.
ما تیم هستیم!
یکی از پارامترهای مهم در خصوص حال خوش سازمان تفکر ” ما تیم هستیم!” در سلول ها ( افراد ) سازمان است. اینکه برای افراد سازمان این باور شده است که ما در همه شرایط تیم هستیم و هر اتفاقی که در کسب و کار رخ میدهد چه برای ما خوش آیند است و چه نیست من تحمل میکنم چون برای حتما برای رشد کسب و کار لازم است و من با درک این لحظه، در موفقیت های پیش رو سهیم هستم.
مدیریت
مدیریت، واژه ای است که خیلی به زبان نمی آید چون رابطه افراد سازمان با مدیر یک رابطه فرارت از کارمند با مدیر است، شاید کمی توضیح اش سخت باشد یک جور صمیمیت وجود دارد که افراد میدانند با مادرشان صحبت می کنند اما تفکر دوست داشتن اولویت دارد، یک احساس امنیت میان پدر و پسر! ( امیدوارم این را برسانم ) مدیر همیشه مدیر نیست، در شرایطی لازم درک میکند و به فرد می رساند که درست است سازمان مهم است اما تو هم مهمی!
احترام
روابط افراد بر اساس احترام است، آدم ها با هم فاصله های فرضی را دارند، در عین حال اینکه دوستی وجود دارد اما احترام در اولویت است، همیشه می گویند: احترام عشق می آورد.
صداقت
روابط بر اساس صداقت ریخته شده است، افراد در پشت سر هم صحبت میکنند و اگر لازم باشد با افراد در تنهای با مشکل را مطرح میکنند و یا افراد خودشان اقدام به حل مسئله نمی کنند و از مدیر خود برای حل موضوع کمک میگیرند او هم با عشق تلاش در حل آن است. این باور در سازمان نهادینه شده است: هرکسی کارش را خوب و در زمانش انجام میدهد و نیاز به چک کردن های مدام نیست!
پول مقام دوم است!
آنچه در مهم است اهداف کسب و کار است، سیستم با توجه به توان هزینه ها و دستمزدهای توافق شده را پرداخت میکند. در واقع افراد در طول فعالیت خود مدام به پول فکر نمی کنند چون میدانند سازمان در تلاش برای رساندن پول به آن است!
کمک یاری
افراد در هر رده ای و سطحی سعی میکنند به هم کار خود کمک کنند و نگران این نیستند که که با یاری آن جایگاه خود را از دست میدهند
توسعه فردی
افراد برای زنده ماندن در سیستم خود را توسعه می دهند چون به می داند یکی از ارزشهای سیستم پیشرفت است و اگر این موضوع را خود جدی نگیرید از قطار پیشرفت جا می ماند!
یکی از سایت هایی که در توسعه فردی بسیار کار موثر است سایت متم است
فعالیت های سازمانی
رفتارهای سازمانی روابط کاری افراد را در سازمان بالاتر میبرد، دوستی ها را بالا میبرد و خاطرات غیر کاری در سازمان را بالا میبرد، مثلا در کنار هم غذایی مشترک میخورند، بی خبر از آنها با بستنی پذیرایی میشود.
هدف حل مشکل است.
در جاهایی که کسب و کار نیاز به کمک دارد افراد با جان و دل همفکری و مشارکت می کنند ، آنها خوب میدانند هدف حل مشکل است و اگر من بتوانم کمکی حتی کم به حل مشکل یا مسئله کنیم نتیجه خوب آن به من میرسد
جلسات بی خبر
در سازمان بی خبر جلساتی برگزار می شود و موضوعات آن خیلی مهم نیست ممکن است هدف آن امید دادن و انگیزه دادن به تیم در شرایط بحرانی است، بیان تجربه خاصی است که خوب است برای همه مشترک شود و یا در خصوص اموال، اهداف و آرزوهای کسب و کار است، حتی در خصوص ارزش های سازمان یادر آوری میشود و … این موضوع جلسات بی خبر آنقدر تاثیر گذار است که در فرصتی مناسب از آن بیشتر خواهم گفت
فرصت برای اشتباه
اشتباه در سازمان به حذف منجر نمی شود، مدیریت و سازمان فرد را درک میکند و سعی می کند آنچه باعث ایجاد آن اشتباه شده است را رفع کند و این سوال مطرح میشود که فرد یا بخش نیاز به کمک دارد نه اینکه آن فرد یا بخش در کسب و کار قصد تخریب برند را دارد! اگر فرد نیاز به آموزش دارد او را همراهی میکنند و اگر راهنمایی از او دریغ نمیشود ، به او با توجه به توانایی ها و انگیزه اش برای فعالیت زمان میدهند چون همه باور دارند افرادی که کنار هم هستند خوب هستند!
این ها بخشی از مواردی بود که برای ایجاد حال خوش سازمان بنده تجربه کردم، اتفاقی که در پیشرفت کسب و کار بسیار مهم است.
شما چه پیشناد میکند، برای آنکه حال یک سازمان خوش باشد آن هم به معنای واقعی چیست؟ آن را با من و تمام بازدید کنندگان این صفحه در میان بگذارید شاید کلام شما کمی باشد برای لبخند و پیشرفت یک فرد، تیم یا سازمان!